امروز، ۱۵ آبان ماه (مصادف با ۶ نوامبر)، روزی است که جامعه جهانی نگاهی عمیقتر به پیامدهای پنهان و اغلب فراموششده جنگها میاندازد. روز بینالمللی پیشگیری از سوء استفاده از محیط زیست در جنگها و مناقشات مسلحانه، تلنگری است برای یادآوری این حقیقت تلخ که محیط زیست نه یک صحنه نبرد، بلکه یکی از قربانیان اصلی و دائمی هر درگیری است.
در حالی که توجه عمومی معمولا معطوف به تلفات انسانی و خسارات زیرساختی است، تخریب اکوسیستمها، آلودگیهای شیمیایی و مسمومیت طولانیمدت آب و خاک، فاجعهای خاموش و فرامرزی را رقم میزند که نسلها را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این روز جهانی نه فقط برای یادبود، بلکه برای تأکید بر ضرورت احترام به طبیعت حتی در شرایط بحرانی جنگ و جلوگیری از تبدیل عمدی یا سهوی محیط زیست به یک سلاح است.
محیط زیست؛ قربانی خاموش و دائمی مناقشات مسلحانه
زمانی که صدای شلیکها و انفجارها فرو مینشیند، فاجعه محیط زیستی تازه آغاز شده است. تخریب محیط زیست در جنگها تنها به بمباران یا آتشسوزی محدود نمیشود؛ بلکه یک فرایند چندوجهی است که شامل نابودی عمدی و ناخواسته منابع طبیعی حیاتی میشود. در این میان، تخریب اکوسیستمها در جنگ به سه شکل اصلی رخ میدهد که هر کدام پیامدهای ویرانگری دارند:
- تخریب فیزیکی و زیرساختی: از بین رفتن جنگلها برای ایجاد پناهگاه یا مسیرهای نظامی، نابودی زمینهای کشاورزی و مرتع، و بمباران سیستمهای آبی و تصفیهخانهها که منجر به آلودگی وسیع آبهای زیرزمینی و سطحی میشود.
- آلودگیهای شیمیایی و سمی: مهمات منفجر نشده (UXO)، مواد شیمیایی سمی حاصل از انفجار، و ریختن سوخت و مواد نفتی از زیرساختهای تخریب شده، خاک و آب را به شدت آلوده میکند. این مواد سمی، اکوسیستمها را مسموم کرده و سلامت انسانی و حیات وحش را برای دههها به خطر میاندازند.
- استفاده از محیط زیست به عنوان سلاح: این تاکتیک شامل اقدامات عمدی مانند آتش زدن چاههای نفت، خشکاندن تالابها یا سدسازیهای استراتژیک برای محروم کردن دشمن از منابع آب و غذاست. در این شرایط، محیط زیست عمداً به ابزاری برای تحمیل فشار در نبرد تبدیل میشود.
این تخریبها، به طور خاص در مناطقی که پیشتر با کمبود منابع مواجه بودهاند، فشار مضاعفی بر جوامع محلی وارد میکند و بستر را برای بحرانهای انسانی و مهاجرتهای اجباری فراهم میآورد.
تبعات طولانیمدت و فرامرزی: فاجعهای که سالها بعد دیده میشود
برخلاف ساختمانها که میتوانند بازسازی شوند، بهبود و بازسازی اکوسیستمهای آسیبدیده از جنگ، روندی است که ممکن است قرنها طول بکشد. پیامدهای بلندمدت جنگ بر محیط زیست اغلب نامرئی هستند، اما تأثیرات مخرب آنها نه تنها کشور درگیر، بلکه مناطق فرامرزی و جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد، چرا که طبیعت مرزی نمیشناسد.
یکی از جدیترین این تبعات، مربوط به آلودگیهای رادیواکتیو جنگی و استفاده از تسلیحات حاوی اورانیوم ضعیفشده است که خاک و زنجیره غذایی را آلوده کرده و نرخ سرطان و نقصهای مادرزادی را افزایش میدهد. همچنین، تخریب وسیع جنگلها و پوشش گیاهی، باعث فرسایش خاک شدید شده و زمینهای کشاورزی را به زمین بایر تبدیل میکند.
این تخریبهای بلندمدت، منجر به پدیدهای به نام آوارگی محیط زیستی میشود. جوامعی که به دلیل مسمومیت منابع آب و خاک دیگر قادر به تأمین معاش خود نیستند، مجبور به ترک خانههای خود میشوند. این آوارگیها نه تنها بحرانهای انسانی را تشدید میکنند، بلکه فشار زیست محیطی را بر مناطق میزبان نیز افزایش میدهند. به این ترتیب، یک درگیری محلی میتواند باعث ایجاد یک بحران زیست محیطی و انسانی با ابعاد منطقهای و بینالمللی شود که نیازمند توجه فوری در روز جهانی محیط زیست در جنگ است.
از ویتنام تا غزه: نمونههای تاریخی و امروزی تخریب محیط زیست در جنگ
برای درک عمق فاجعه محیط زیستی ناشی از مناقشات، باید به مصادیق تاریخی و بهروز آن نگاه کنیم. تخریب محیط زیست در جنگ الگوی ثابتی دارد که در طول تاریخ تکرار شده است:
- ویتنام (دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی): یکی از بدنامترین نمونهها، استفاده از عامل نارنجی توسط ایالات متحده برای جنگلزدایی ویتنام بود. این ماده شیمیایی سمی، علاوه بر تخریب گسترده پوشش جنگلی و زمینهای کشاورزی، تأثیرات بلندمدتی بر سلامت نسلهای بعدی و آلودگی دائمی خاک و آب برجای گذاشت.
- خلیج فارس (۱۹۹۱): در جریان جنگ خلیج فارس، آتش زدن عمدی صدها چاه نفت کویت توسط نیروهای در حال عقبنشینی، یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی تاریخ را رقم زد. این اقدام، آلودگی هوا و بارانهای اسیدی گستردهای را در منطقه به وجود آورد و اکوسیستمهای دریایی را نیز تهدید کرد.
- اوکراین (۲۰۲۲ به بعد): درگیری اخیر در اوکراین منجر به تخریب گسترده زیرساختهای صنعتی و انرژی شده است. انفجار سد کاخوفکا، باعث جاری شدن سیلاب ویرانگر و نابودی تالابها و اکوسیستمهای آبی شد. همچنین، آلودگیهای ناشی از تسلیحات سنگین و تخریب کارخانجات شیمیایی، محیط زیست این کشور را سالها درگیر نگه خواهد داشت.
- نوار غزه (اخیر): حملات مستمر و گسترده به نوار غزه، علاوه بر فجایع انسانی، محیط زیست را نیز به آستانه فروپاشی رسانده است. بمبارانهای شدید منجر به ایجاد هزاران تن آوار شده که حاوی مواد سمی هستند. تخریب زیرساختهای آب و فاضلاب، باعث آلودگی بیسابقه آبهای زیرزمینی و خاک شده است. این حجم وسیع از آلودگیها و نابودی فضای سبز محدود، سلامت عمومی را به شدت تحتالشعاع قرار داده و نیاز به تمرکز بر آلودگیهای نوار غزه را در این روز جهانی بیش از پیش برجسته میکند.
این نمونهها نشان میدهند که تخریب محیط زیست نه یک نتیجه جانبی، بلکه یک واقعیت مکرر و استراتژیک در مناقشات مسلحانه است.
حقوق بینالملل و حفاظت از محیط زیست: آیا قوانین کافی هستند؟
با وجود شواهد تاریخی فراوان مبنی بر سوء استفاده از محیط زیست در جنگها، جامعه بینالملل تلاشهایی برای محافظت از طبیعت در زمان درگیریها انجام داده است. زیربنای حمایت از محیط زیست در شرایط نبرد، در قوانین حقوق بینالملل و جنگ (حقوق درگیریهای مسلحانه) نهفته است.
کنوانسیونهای محیط زیست و جنگ، به طور کلی، حمله به محیط زیست با قصد انتقامجویی، یا آسیب رساندن گسترده، طولانیمدت و شدید به محیط زیست را ممنوع میکنند (به ویژه کنوانسیون اصلاح شده ممنوعیت استفاده از فنون تغییر محیط زیست در اهداف نظامی یا هر هدف خصمانه دیگر). همچنین، اصل ضرورت نظامی ایجاب میکند که آسیب به محیط زیست همواره باید با منافع نظامی مورد انتظار متناسب باشد.
با این حال، مشکل اصلی در این زمینه، نه نبود قانون، بلکه ضعف ضمانتهای اجرایی ناکافی است. تعاریف «گسترده، طولانیمدت و شدید» اغلب مبهم هستند و به همین دلیل، پیگرد قانونی عاملان تخریبهای محیط زیستی دشوار است. بسیاری از کشورها هنوز مفاد این کنوانسیونها را به طور کامل در قوانین داخلی خود اجرا نکردهاند. به همین دلیل، روز جهانی محیط زیست در جنگ فرصتی است تا جامعه بینالملل بر تقویت سازوکارهای بازدارنده، شفافسازی استانداردها، و اطمینان از پاسخگو بودن کشورها در قبال جنایات محیط زیستی تأکید کند.
چگونه میتوان از این فاجعه جلوگیری کرد؟ نقش ما و جهان
در روز جهانی پیشگیری از سوء استفاده از محیط زیست در جنگها، آگاهی و اقدام، تنها راه جلوگیری از تکرار این فجایع است. حفاظت از محیط زیست در شرایط جنگی نیازمند یک رویکرد چندجانبه است که هم به پیشگیری و هم به پاسخگویی میپردازد:
- تقویت دیپلماسی محیط زیستی: کشورها باید قبل از وقوع درگیری، از طریق همکاریهای دوجانبه و چندجانبه، موضوعات زیست محیطی مشترک (مانند منابع آبی فرامرزی) را به عنوان مناطق صلح تعریف کرده و آنها را از دایره اهداف نظامی خارج سازند.
- پاسخگویی و عدالت: جامعه بینالملل باید با تقویت نهادهای حقوقی و شفافسازی تعاریف حقوقی، امکان پیگرد قانونی افرادی را که مرتکب تخریبهای گسترده محیط زیستی میشوند، فراهم آورد. تخریب عمدی محیط زیست باید به عنوان یک جنایت جنگی شناخته شده و مورد رسیدگی قرار گیرد.
- آموزش و آگاهی عمومی: ما به عنوان شهروندان جهانی وظیفه داریم که بر آگاهی عمومی در مورد پیامدهای محیط زیستی جنگ تأکید کنیم و بر دولتهای خود برای رعایت حقوق بینالملل و جلوگیری از استفاده از محیط زیست به عنوان سلاح فشار بیاوریم.
- بازسازی سبز: پس از پایان درگیریها، تلاشهای بازسازی باید بر اولویتدهی به ترمیم اکوسیستمها و استفاده از فنآوریهای سبز متمرکز شوند تا مناطق آسیبدیده با مقاومت بیشتر در برابر تغییرات اقلیمی و آلودگیهای آتی بازسازی شوند.
در نهایت، روز ۱۵ آبان یادآوری میکند که صلح واقعی تنها با آرامش در جبهههای انسانی به دست نمیآید، بلکه با صلح با طبیعت و اطمینان از اینکه مادر زمین قربانی خاموش جاهطلبیهای نظامی نخواهد بود، محقق میشود.



































